موفقیت سریال سوران کردستان و تشدید حسرت مازندران در معرفی آمل قهرمان

ذائقه مخاطبان در هر جامعه‌ای جاذبه‌های خاصی را مطالبه کرده و ژانر‌های متمایزی را مورد استقبال قرار می‌دهند و در این رابطه و در بستر ذائقه شناسی که بخشی از مخاطب شناسی و از الزامات برقراری ارتباطات و مخاطب سازی است، گاهی مجاب می‌شویم که وارد ژانر کمدی، گاهی ژانر رزمی، گاهی ژانر فکاهی و سایر ژانر‌ها شده تا به ذائقه مخاطبان احترام گذاشته و در اصل برای رساندن پیام ها، میانبر بزنیم.

بی تردید ایران عزیز علیرغم مختلف الاقوام بودن، یک ذائقه مشترک فرهنگی بارز دارند و آن انتقال مفهوم، پیام، تاریخ، داستان و نکات محوری یک واقعه از طریق سریال‌های خانوادگی و رمان‌های متعارفی است که چه در عصر پیدایش رسانه‌ها و چه ماقبل آن در دوران حاکمیت قصه‌ها و افسانه‌ها حتی از جنس گویش مادربزرگ‌ها همواره مورد استقبال واقع شده و سینه به سینه به نسل‌های مابعد انتقال می‌یافت.

سریال سوران که سرنوشت قوم شریف کرد و مناطق کردنشین را در برهه‌ای از زمان که مقارن با پیدایش انقلاب اسلامی و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی است، به زیبایی به نمایش در آورده و با برش‌های تعیین کننده از اتفاقات به هم مرتبط و هم سرنوشت مثل کشتار‌ها و بیرحمی‌های کومله‌ها در شهر‌های کردنشین، به شهادت رساندن پاسداران، بسیجیان و حتی پیشمرگان کرد با شکنجه‌های قرون وسطایی، بلایای تحمیلی بر قوم کرد، باج خواهی‌ها و مهمتر از همه مزدوری احزاب و گروهک‌های تجزیه طلب برای بیگانگان، مخاطبان گسترده‌ای را پای قاب تلویزیون در روز‌های پایانی هر هفته نشانده است.

جاذبه قصه‌های به هم متصل سریال سوران که بنام یک خانواده، اما به کام قوم شریف کرد بوده، روایت‌های متعددی از ساده زیستی، روابط عاطفی، عشق وطن، عشق به انسانیت، احساس مسئولیت اجتماعی، عدالت خواهی، حقیقت جویی، ظلم ستیزی، شجاعت قومی، صداقت اخلاقی، خطرپذیری، سختی پذیری، سازش ناپذیری، ذلت ناپذیری، تبیین تفاوت قوم شریف کرد با گروهک‌های مزدور تجزیه طلب و نکات متعدد دیگر، همه و همه در سریال فاخر سوران در منظر نگاه مخاطبان قرار گرفته است.

مهمترین خدمتی که سریال واقعگرای سوران به قوم شریف و قهرمان منش کرد کرده است، پایان دادن به محاصره تبلیغاتی و مصادره قومی کرد از دست اشرار و اوباشی بود که هم در سال‌های اول پیروزی انقلاب و هم از اغتشاش سال گذشته، خودشان را نماد قومیت کرد و صاحب اختیار کرد‌های شریف معرفی کرده و می‌کنند و این در حالی است که قوم شریف کرد راه خود را می‌رود و مدعیان فوق الاشاره نیز به مزدوری و مواجب بگیری خود از بیگانگان مشغول هستند.

ابهام زدایی در عصر حاکمیت تبلیغات و خبرسازی‌های پروپاگاندایی، رسالت بزرگی بود که سریال سوران به تنهایی آن را انجام داده است به همین خاطر خشم فراوان ضدانقلاب را نیز در پی داشته و با وجود اینکه تاریخ ساخت آن قبل از اغتشاشات اخیر کلید خورده بود و حداقل قبل از فوت حسام محمودی بازیگر نقش رستگار فرمانده سپاه سردشت ساخته شده، باز هم شاهد بارش تهمت‌ها و تهاجمات هماهنگ ضدانقلاب‌ها و مزدورانی بوده ایم که بنام قوم شریف کرد و بکام طماع خویش، کاسبی‌های گسترده‌ای راه انداخته اند.

سریال سوران را می‌توان در کنار سریال‌های فاخری مانند گیلدخت، آتش و باد و … یکی دیگر از شاهکار‌های هنری رسانه ملی در عصر تحول در زمینه معرفی تاریخ معاصر اقوام ایرانی در دفاع از شرافت، میهن، آزادگی، بیگانه ستیزی و انقلابی گری و دین خواهی است که علیرغم اینکه در دو روز پایانی هفته پخش می‌شد، از مخاطبان گسترده‌ای برخوردار شده بود.

نکته جالب توجه اینکه اکثر استان‌ها با رویت این سریال‌های تاریخی فاخر، در تکاپوی ساخت سریال‌های مشابه از سرنوشت و متن مبارزات قهرمانان و مبارزان بومی و قومی خود افتاده و قطعا در آینده شاهد تکثیر اینگونه سریال‌ها خواهیم بود که این امر یک جریان سازی رسانه‌ای در عرصه فرهنگ سازی‌های شرافت محور است.

اما ذکر نکته‌ای را بسیار ضروری می‌دانم و آن اینکه مازندران به مراتب هم در تاریخ دور و هم در تاریخ معاصر و هم در تاریخ انقلاب اسلامی، یکی از غنی‌ترین استان‌های کشور بلحاظ برخورداری از افتخارات بومی و در عین حال ملی و اسلامی است.

در یادداشت‌های گذشته از عدم اهتمام استانی در ساخت سریال فاخر زندگینامه سراسر افتخار شهید مشروعه شیخ فضل الله نوری گفتم و اینجا می‌خواهم به موضوع دیگری بپردازم.

واقعه ششم بهمن آمل به اندازه‌ای بزرگ و تأثیرگذار و افتخارآمیز است که امام راحل علاوه بر جملات شفاهی، در وصیت نامه سیاسی الهی خویش، نام هیچ شهری حتی شهر خون و قیام قم که خاستگاه انقلاب اسلامی است را اشاره نکرده بودند، اما از آمل قهرمان و کار بزرگ مردم آمل، دو بار نام بردند و در هر دو مورد، بطور زائدالوصفی مردمان آمل عزیز را ستودند و رهبری معظم انقلاب نیز بار‌ها و بار‌ها از عظمت کار بزرگ مردم آمل در واقعه ششم بهمن آمل گفتند و حتی یکبار بطور اختصاصی، تنها و تنها بخاطر سخنرانی در آمل به مازندران سفر کردند و علاوه بر همه اینها، تنها ملاقات اختصاصی معظم له با مردم مازندران در حسینیه امام خمینی (ره) به مناسبت ششم بهمن آمل بوده است.

تبیین حماسه ششم بهمن آمل که این شهر را به شهر هزارسنگر ملقب و مشهور کرده، سوژه بسیار جذابی برای سریال سازی و پردازش عظمت قیام‌یک شهر در یک حمله غافلگیرکننده از سوی ضدانقلاب تجزیه طلب و مزدور است که در تکاپوی فتح آمل در یک جنگ پارتیزانی به تقلید از فیلم‌های هالیوودی بودند.

اینجانب بعنوان مسئول رسانه استانی برای تأمین فرارسانه‌ای بودجه کلان چنین سریال ارزشمندی، رایزنی‌های فراوانی کرده ام، اما علیرغم کمک‌های چندمیلیارد تومانی به ساخت سریال سوران و نیز سریال در حال ساخت سنجرخان باز هم مربوط به کردستان، متأسفانه اراده و اهتمام مشابه‌ای در استان مازندران مشاهده نشده است و نمی‌شود و رسانه استانی تا موفق به ساخت چنین سریال‌های فاخری نشود، قطعا بدهکار مردم شریف مازندران است که یکی از حماسه سازترین استان‌ها هم در تاریخ گذشته و هم در تاریخ هم روزگار ما تلقی می‌گردند.

در فراز پایانی باید متذکر شوم که صدا و سیمای مازندران در چهارسال گذشته با راه اندازی نهضت مستند سازی، زندگی نامه بسیاری از شخصیت‌های برجسته این استان را در قالب مستند‌های ارزشمند روی آنتن شبکه استانی و ملی برده و تله فیلم حماسه مردمی ۶ بهمن آمل نیز ساخته شده است اما اگر مازندران به نهضت سریال سازی‌های عصر تحول رسانه ملی که با دو رکن هویت محوری و عدالت گستری در حال پیشروی است نپیوندد ، قطعا در افکار عمومی مهجور  و وقایع بزرگ، قهرمانان بزرگ، اسطوره‌های افسانه‌ای و  چهره‌های تاریخ ساز پشت پرده ابهام و گمنامی مدفون خواهند ماند از این رو از  رئیس جمهور محترم، نماینده ولی فقیه در مازندران، استاندار و مجمع نمایندگان مردم مازندران در مجلس شورای اسلامی انتظار می‌رود که با فراخوان سازمان بودجه، در جهت برداشتن موانع مالی از مسیر پیوستن مازندران به این نهضت، کمک شایسته بعمل آورند.

در پایان یادآور می‌شوم که برخی استان‌ها مانند کردستان و فارس و گیلان، در تدارک ساخت دومین و سومین سریال هستند و حیف است که مازندران همچنان در خم یک کوچه در جا زده و جا بماند

زندگینامه شیخ فضل الله نوری، علامه حسن زاده آملی، علامه سعیدالعلماء، علامه ابن شهرآشوب ساروی، علامه شیخ طبرسی، آیت الله کوهستانی، سرداران بزرگی مانند شهیدان طوسی، حاج بصیر، امیر نیاکی، خلبانانی مانند شهیدان شیرودی، کشوری و خلعتبری، تاسیس اولین حکومت علویان در ایران، واقعه ۶ بهمن آمل، افسانه آرش کمانگیر و بسیاری از سوژه‌ها می‌توانند بعد از واقعه ۶ بهمن آمل در نوبت بعدی این اولویت بندی قرار گیرند.