کد خبر : 669
تاریخ انتشار : چهارشنبه 7 شهریور 1397 - 19:47
- بازدید

به بهانه عید غدیر خم؛

غدیر در کلام و سیره اهل بیت علیهم‌السلام/ ماجرای عنایت حضرت به مردی که خود را وقف ثبت غدیر کرد+اعمال روز عید غدیر خم

غدیر در کلام و سیره اهل بیت علیهم‌السلام/ ماجرای عنایت حضرت به مردی که خود را وقف ثبت غدیر کرد+اعمال روز عید غدیر خم
غدير در آثار اسلامي ما به "عيدالله‌الاكبر "، "يوم العهد المعهود " و "يوم الميثاق المأخوذ " تعبير شده است. اين تعبيرات كه نشان دهنده‌ي تأكيد و اهتمامي خاص به اين روز شريف است، خصوصيتش در مسأله‌ي ولايت است. آن عاملي كه در اسلام ضامن اجراي احكام است، حكومت اسلامي و حاكميت احكام قرآن است؛

۶بهمن پرس / سرویس فرهنگی : عيدالله الاكبر را به مخاطبان محترم تبريك عرض كرده و دعوت مي‌كنيم تا ويژه‌نامه رجانيوز را كه به همين مناسبت تقديمتان مي‌شود ملاحظه كنيد:

غدیر در سیره اهل بیت علیهم السلام

فاطمه زهرا سلام الله علیها برمزارحمزه سید الشهداء (احد)

روزى در احد بر مزار عموى پدرش «حمزه سیدالشهداء» ایستاده بود و عزادارى مى‏كرد. محمود بن ‏لبید فرصت را غنیمت ‏شمرده، پس ازعزادارى پرسید: اى دختر پیامبر خدا(ص)، آیا براى امامت و زعامت على بن‏ابى‏طالب(ع) از سخنان پیامبرخدا(ص) دلیلى به یاد دارى؟

 

فاطمه(س) فرمود:

 

«و اعجبا انسیتم یوم غدیر خم؟… اشهد الله تعالى لقد سمعته یقول: على خیر من اخلفه فیكم و هو الامام و الخلیفة بعدى و سبطاى و تسعة من صلب الحسین، ائمة ابرار، لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیین و لئن خالفتموهم لیكون الاختلاف فیكم الى یوم القیامة.»

 

«شفگتا! آیا حادثه عظیم غدیر خم را فراموش كرده‏اید؟… خدا را گواه مى‏گیرم كه خود شنیدم آن بزرگوار مى‏فرمود: على بهترین كسى است كه او را در میان شما جانشین خود قرار مى‏دهم، على [علیه السلام] امام و خلیفه بعد از من است. دو فرزندم حسن و حسین[علیهما السلام] و نه نفر از فرزندان حسین[ع] پیشوایان و امامانى پاك و نیك‏اند. اگر ازآنان اطاعت كنید، شما را هدایت ‏خواهند كرد و اگر با آنها مخالفت ورزید، تا روز قیامت تفرقه و اختلاف در میانتان حاكم خواهد بود.»

 

(بحارالانوار، ج‏۳۶، ص‏۳۵۳ – ۳۵۴/ اسمى المناقب، علامه شمس‏الدین ابن‏جزرى، ص ۳۲/ نهج الحیاه، ص ۳۸)

 

غدیر خم در خطبه امام مجتبى(ع)

 

حسن بن ‏على(ع) در برابر طاغوت شام و مردم كوفه خطبه‏اى خوانده، مردم را به بالاترین نعمت از دست رفته، كه حاكمیت اهل بیت(ع) بود، توجه داد. شایستگى و لیاقت ‏خویش و مشروعیت‏ خلافتش را متذكر شد و داستان روز بیاد ماندنى غدیر را چنین بازگو كرد: «وقد سمعت هذه الامة جدی – صلى الله علیه و آله – یقول: ما ولت امة امرها رجلا و فیهم من هو اعلم منه الا لم یزل یذهب امرهم سفالا حتى یرجعوا الى ما تركوه و سمعوه – صلى الله علیه و آله – یقول لابى: انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى. و قد راوه و سمعوه(ص) حین اخذ بید ابی بغدیر و قال لهم: من كنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاده ثم امرهم ان یبلغ الشاهد منهم الغائب ثم قال… »

 

«مردم سخن جدم پیامبر(ص) را به یاد دارند كه مى‏فرمود: هر گاه مردم كسى را به رهبرى خویش برگزینند در حالى كه لایقتر و آگاهتر از آن فرد وجود داشته باشد، براى خویش تیره‏ بختى خریده‏اند مگر این كه دوباره بدانچه رها كردند و به فراموشى سپردند بازگردند و آنچه را كه از پیامبرشان درباره پدرم شنیده‏اند دنبال كنند، رسول خدا مى‏فرمود: اى على تو بعد از من مانند هارون پس از موسى هستى، او جانشین برادرش موسى بوده تو نیز جانشین و خلیفه منى؛ تنها تفاوت [میان آنها و ما] این است كه بعد از من پیامبرى و نبوت نخواهد بود. امام مجتبى(ع) سپس فرمود: این مردم پیامبر خود را دیدند و سخنانش را در«غدیر خم‏» شنیدند. درآن روز جدم رسول خدا(ص) دست پدرم(ع) را گرفت و در برابر آنان گفت: هر كس من مولا و سرپرست او هستم على مولاى او خواهد بود؛ خدایا، دوست ‏بدار هر كس او را دوست دارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن دارد… سپس جدم پیامبر(ص) دستور اكید داد كه، حاضران مطالب غدیر را به غایبان برسانند.»

 

(ینابیع المودة، قندوزى حنفى، ج‏۳، ص‏۱۵۳/ بحارالانوار، ج ۱۰، ح ۵، صص ۱۴۴ – ۱۳۸)

 

امام حسین(ع) و حدیث غدیر در منا

 

یك سال قبل از مرگ معاویه، امام حسین علیه السلام به زیارت بیت الله الحرام درمراسم پر شكوه، حج مشرف شد عبدالله بن‏عباس و عبدالله بن ‏جعفراو را همراهى نمودند. آن سال عده زیادى از زنان و مردان بنى‏هاشم حضور داشتند. امام حسین(ع) درایام تشریق آنان را در سرزمین منا جمع نمود درآن اجتماع عظیم بیش از هفتصد نفراز مردان تابعین و دویست نفر از صحابه پیامبر خدا(ص) گرداگرد وجودش زیر خیمه حلقه زدند و منتظر سخنان امام خویش بودند، حضرت بپا خاست و پس از حمد و ثناى الهى فرمود:

 

«شما شاهد و ناظر تجاوزات معاویه جنایتكار نسبت ‏به ما و شیعیان هستید و ازآنها اطلاع دارید، سخنان مرا گوش كنید و بنویسید [تا براى آیندگان بماند] و به دیگر شهرها و قبائل و افراد مؤمن و مورد اعتماد خود برسانید و آنان را دعوت به اداء حق ما (اهل بیت) كنید ترس آن دارم كه وقتش بگذرد و حقوق ما مغلوب ستمگر گردد، گر چه خداوند بالاترین پشتیبان است. سپس فرمود: شما را به خدا سوگند: بیاد نمى‏آورید كه پیامبر خدا(ص) روزغدیرخم پدرم على(ع) را وصى و امام بعد از خود قرار داد و حدیث ولایت را بر شما خواند و فرمود همگى باید این پیام را به دیگران برسانید پاسخ دادند: چرا ما بیاد داریم.»

 

(موسوعة كلمات الامام الحسین(ع)، ص ۲۷۰/ الغدیر، ج ۱، ص ۱۹۸، ح‏۹، چاپ چهارم)

 

امام صادق(ع) در مسجد غدیر

 

حسان جمال مى‏گوید: همراه امام صادق(ع) از مدینه به مكه مسافرت كردم. در نزدیكى میقات جحفه، چون به «مسجد غدیر» رسیدیم امام – علیه السلام – به جانب چپ مسجد نگریست و فرمود: این مكانى است كه پیامبر خدا(ص)، در روزغدیر، على را جانشین خود معرفى كرد و فرمود: من كنت مولاه فعلى، مولاه. آنگاه امام(ع) به جانب دیگر نگاه كرد، جایگاه خیمه‏هاى دیگران را نشان داد و فرمود: سالم غلام ابوخذیفه و ابوعبیده جراح نیزدرآنجا بود؛ گروهى از مردم چون على(ع) را بر روى دست پیامبر دیدند با حسادت به وى نگریستند و به یكدیگر مى‏گفتند: به دو چشم او [پیامبر] نگاه كنید، چگونه همانند دیوانه به اطراف خویش مى‏نگرد و قرار ندارد. دراین هنگام جبرئیل نازل شد و این آیات را بر پیامبر خدا(ص) قرائت كرد: «و ان یكادالذین كفروا لیزلقونك بابصارهم لما سمعوا الذكر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذكر للعالمین‏: آنان كه كافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود كه تو را چشم بزنند؛ آنها مى‏گفتند: او واقعا دیوانه است، در حالى كه قرآن جز بیدارى و آگاهى براى جهانیان نیست.»

 

(قلم، ۵۲ – ۵۱) (فروع كافى، ج ۴، ص‏۵۶۶/ نورالثقلین، ج ۵، ص‏۳۹۹)

 

 

 

امام رضا(ع) و غدیر

 

احمد بن‏ محمد بن‏ابى ‏نصر بزنطى مى‏گوید: در منزل امام هشتم على بن‏موسى‏الرضا(ع) نشسته بودم، جمع بسیارى نیز در منزل حضرت گرد آمده بودند كه گفتگو درباره روزغدیر آغاز شد؛ بعضى از افراد وجود روزغدیر را در صدر اسلام منكر شدند و بعضى آن را از شعائر اسلامى مى‏دانستند. در این هنگام، على بن ‏موسى‏الرضا(ع) فرمود: پدرم از جدم «جعفر بن‏محمد» چنین نقل میكرد:

 

آسمانیان روزغدیر را بهتر از زمینیان مى‏شناسند، خداوند در بهشت‏ برین ساختمان بزرگى را به خود اختصاص داده است؛ این ساختمان از آجرهاى نقره و طلا ساخته شده، درآن صد هزار گنبد از یاقوت سرخ و صد هزار گنبد از یاقوت سبز وجود دارد، خاك و گل‏هاى به كار گرفته شده دراین قصر از مشك و عنبر است، در آن چهار جوى (یا رودخانه) به چشم مى‏خورد كه در هر یك از آنها خمر و آب زلال و شیر و عسل جریان دارد؛ دراطراف این جویبارها درختان انبوهى از میوه‏هاى مختلف روییده، بر روى آنها پرندگانى پرواز مى‏كنند كه بدنشان از لؤلؤ و پرهایشان از یاقوت است؛ آنها با پرواز خویش ‏صداهاى دلنوازى ایجاد مى‏كنند.

 

روزغدیردراین قصر بزرگ باز مى‏شود؛ فرشتگان و اهل آسمانها تسبیح‏ گویان به قصر داخل مى‏شوند؛ آن پرندگان به پرواز درآمده در جویبارها خود را مرطوب مى‏سازند و سپس به آن مشك و عنبر آغشته كرده، و عطرش را در فضاى ملكوتى قصر منتشر مى‏سازند؛ فرشتگان الهى به نام فاطمه زهرا(س) به یكدیگر هدیه مى‏دهند؛ چون پایان روزغدیر فرا مى‏رسد، به فرشتگان گفته مى‏شود به جایگاههاى خویش برگردید شما تا سال آینده، مثل چنین روزى، از اشتباه و لغزش در امان هستید و بدانید همه این موهبت‏ها به خاطر عظمت پیامبر ما محمد و وصى او على بن‏ابى‏طالب – علیهما السلام – است.

 

سپس على بن ‏موسی ‏الرضا(ع) رو به احمد بن ‏محمد ابى‏نصر كرد و فرمود:

 

اى فرزند ابونصر، هر جا كه بودى روز غدیر سمت مرقد امیرمؤمنان – علیه السلام – بشتاب که:

 

۱) خداوند گناهان شصت ‏ساله هر مؤمن زیارت ‏كننده او را مى‏آمرزد.

 

۲) خدواند، به بركت روزغدیر دو برابر گروهى كه در ماه رمضان، شب قدر و شب عید فطر آزاد مى‏كند، از آتش جهنم مى‏رهاند.

 

۳) پروردگار یك درهم انفاق به مستحق را هزار برابر پاداش خواهد داد.

 

سپس فرمود: روزغدیر به برادران دینى خود برترى و فضیلت ده و مردان و زنان با ایمان را خوشحال و مسرور نما.

 

(تهذیب الاحكام، ج‏۶، ص ۲۴، ح‏۹، باب‏۱۹/ بحارالانوار، ج ۹۴، صص‏۹ – ۱۸)

 

 

ماجرای علامه امینی؛ مردی که همه وجودش را وقت ثبت واقعه غدیر کرد

حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مسعودی از استادان رجال و علوم حدیث حوزه علمیه قم چنین می‌گوید: علامه امینی(ره) احوالات عجیبی داشت. ما شنیده‌ایم که امیرالمومنین علی علیه‌السلام در هر شب هزار رکعت نماز می‌خواندند. این مسئله مورد نقد برخی مخالفین قرار گرفت که مگر در یک شب، انسان چقدر می‌تواند نماز بخواند که هزار رکعت شود؟! در احوالات علامه امینی است که ایشان در سفری که به مشهد مقدس داشت، در حرم امام رضا علیه‌السلام شب‌ها هزار رکعت نماز می‌خواند تا ثابت کند چنین امری محال نیست.

این تنها یکی از احوالات این مرد بزرگ است، او برای اثبات ولایت مولایمان علی علیه السلام آنچه در توان داشت انجام داد و در نهایت اثر ارزشمندی از خود به جا گذاشت به نام الغدیر که اینک مرجع جامعی برای مسمانان است. نکات قابل تامل بسیاری در جمع آوری این کتاب وجود دارد که به چند مورد اشاره میشود:

هدفی که علامه برای تالیف این کتاب داشته از مواردی است که باید به آن اندیشید! “الغدیر، ملل اسلامی را در یک صف واحد، متحد و متشکل می‌سازد. مجموعه مطالب این اثر اتحادی را که در زمان رسول خدا (ص) در سایه هم‌دلی اسلامی بین صفوف مسلمین بود، دوباره به جوامع اسلامی باز می‌گرداند”

این هدف آنقدر برای علامه والا و حائز اهمیت بود که ایشان چهل سال متوالی و روزانه ۱۶ ساعت از عمر گرانبهایش را وقف جمع آوری آن نمودند!

سعی و تلاش وصف ناپذیر علامه هم از مطالعات وسیع و گسترده ایشان نمایان است، ایشان میفرماید : «من برای نوشتن الغدیر، ۱۰ هزار کتاب را از بای بسم‌الله تا تای تمّت خوانده‌ام و به ۱۰۰ هزار کتاب مراجعه مکرر داشتم”.

ایشان در «الغدیر» کوشیده است با نام‌بردن از ۱۱۰ تن از صحابه و ۸۴ نفر از تابعین پیامبر (ص) ـ که حدیث غدیر را رویات کرده‌اند ـ ولایت مطلقه ائمه معصومین را از طریق اثبات خلافت بلافصل امام علی (ع) اثبات کرده و سپس ولایت غیر معصوم را نفی کند.

می گویند بعد از نوشتن الغدیر گفته بود: «روز قیامت با دشمنان امیرالمؤمنین مخاصمه خواهم کرد! همان طور که آنها وقت آقا را گرفتند، وقت مرا هم گرفتند؛ و گرنه من میخواستم معارف امیرالمؤمنین را گسترش بدهم؛ اینها آمدند مرا وادار کردند که من در اثبات امامتش کتاب بنویسم!”

و اینچنین بود که به عقیده بسیاری از علما، علامه امینی با نگارش کتاب «الغدیر» دل امیرالمؤمنین (ع) و شیعیان آن حضرت را شاد کرد.

ایشان  برای تدوین این کتاب به کتابخانه‌های کشورهای مختلف از جمله عراق، هندوستان، پاکستان، مغرب، مصر و کشورهای دیگر دنیا مسافرت کرد. نویسنده درباره کتاب چنین گفته:

« من برای نوشتن الغدیر، ۱۰٬۰۰۰ کتاب را از بای بسم الله تا تای تمت خوانده‌ام و به ۱۰۰٬۰۰۰ کتاب مراجعه مکرر داشتم.»

لینک دانلود ۱۱ جلد از مجموعه کتب گرانقدر الغدیر

 

دانلود جلد اول کتاب الغدیر دانلود جلد دوم کتاب الغدیر دانلود جلد سوم کتاب الغدیر
دانلود جلد چهارم کتاب الغدیر دانلود جلد پنجم کتاب الغدیر دانلود جلد ششم کتاب الغدیر
دانلود جلد هفتم کتاب الغدیر  دانلود جلد هشتم کتاب الغدیر دانلود جلد نهم کتاب الغدیر
دانلود جلد دهم کتاب الغدیر دانلود جلد یازدهم کتاب الغدیر لینک دانلود ۱۱ جلد کتاب الغدیر

راه شریک شدن در ثواب الغدیر

علامه امینی صاحب کتاب شریف الغدیر نقل می کنند که گفته است :هر کس بعد از صلوات بگوید (( و عجل فرجهم )) من او را در ثواب نوشتن کتاب الغدیر شریک می کنم.

 

(( اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم ))

 

زیارت جامعه کبیره بخوانید تا شیعه بی سواد نباشید!

علامه امینی می‌فرمودند که موضوع “زیارات” و “ادعیه” بدان گونه‌ که در مکتب تشیع مطرح شده در هیچ دین و مذهبی طرح نگردیده است و اگر کسی با این زیارات و ادعیه مانوس بشود و متوجه باشد که چه می‌خواند و فلسفه و حکمتش را بداند، این فرد، شیعه بی‌سوادی نمی‌شود. ایشان می‌گفتند کسی که زیارت جامعه کبیره را بخواند و بداند که چه می‌گوید این فرد، شیعه بی‌سواد نیست چرا که می‌فهمد دین یعنی چه.

تاکنون اندیشیده اید صاحب کتاب الغدیر، چه خصوصیاتی داشت که توانست این اثر گرانبها را که چراغ خانه دل‌های با صفا و مشعل هدایت امت تا طلوع خورشید ولایت شد از خود جای بگذارد و اسطوره ای شود که به تعبیر استاد جلال الدین همایی: “علامه امینی در واقع نمرده، بلكه حیات جاودانی یافته است.”

یکی از مسائل اساسی که در زندگی ایشان خیلی مهم بوده توجه به قرائت قرآن و انس با قرآن بوده است. ایشان در ماه مبارک رمضان خود را برای روزه‌داری و عبادات از کارهای دیگر فارغ می‌کردند و در این ماه ۱۵ ختم قرآن داشتند. چهارده ختم به نیت چهارده معصوم علیهم السلام و یک ختم به نیت پدر و مادر خود. و در ماههای دیگر حداقل یک ختم قرآن داشتند. تاثیر این قرائت‌ها و انس با قرآن در قلم ایشان دیده می‌شود چرا که نوشته‌های ایشان بسیار روان و محکم است و البته تاثیر آن در الغدیر بسیار مشهود می‌باشد که استشهادهایی که ایشان در الغدیر به آیات قرآن داشته‌اند به گونه‌ای بوده که انگار این آیه برای آن موضوع مطروحه نازل شده است.

ایشان روی توسلات هم خیلی تکیه می‌کردند و شدیداً به زیارت جامعه کبیره، زیارت امین الله و زیارت عاشورا معتقد و مقید به خواندنش بودند و بسیاری از ادعیه را حفظ بودند.

یک قسمت عظیمی از زندگی مرحوم علامه را ادعیه و توسلات و تمنای از اهل‌بیت و خصوصاً زیارات پر کرده بود. ایشان هر شب به زیارت حرم امیرالمومنین علی علیه السلام مشرف می‌شدند و آنقدر آداب را در زیارت رعایت می‌کردند که مردم می‌ایستادند و به ایشان می‌نگریستند که آداب را بیاموزند. ایشان با کمال خضوع و خشوع و با حزن، بالای سر امام می‌نشستند و با برخی الفاظِ زیارات با امام سخن می‌گفتند و آنقدر اشک می‌ریختند که بر روی محاسن‌شان جاری می‌شد و آنقدر غرق زیارت می‌شدند که اکثراً از یک ساعت هم می‌گذشت.

علامه امینی وقتی در حرم این الفاظ را می‌خواند که: ‌اشهد انّک تسمع کلامی و ترد سلامی، یقین داشت که مقابل حضرت نشسته و با ایشان صحبت می‌کند و جوابش را نیز از حضرت می‌گیرد. و این رتبه‌ی خیلی بالایی در ولایت است.

ایشان اکثراً وقتی به زیارت حرم حضرت سیدالشهدا علیه السلام مشرف می‌شدند با پای پیاده می‌رفتند و مسئله قابل توجه اینست که ایشان از راه اصلی نمی‌رفتند بلکه مسیر را از میان روستاها انتخاب می‌کردند و شب را به صورت ناشناس در منزل آنها می‌ماندند و در آنجا به سخنرانی در باب معارف دین و اهل‌بیت علیهم السلام می‌پرداختند و بدین وسیله طعم شیرین معارف الهی را به کامشان می‌نشاندند.*

حجت‌الاسلام سید علی طباطبایی فرزند مرحوم سید عبدالعزیز طباطبایی از همراهان علامه امینی در تحریر الغدیر نیز درباره نحوه نگارش کتاب شریف الغدیر و شیوه به دست آوردن منابع آن توسط علامه امینی می‎گوید:

ماجرای کتابداری سنی که مرید علامه امینی شد

یکی از داستان‌هایی که محقق طباطبایی نقل می‌کردند این بود، زمانی که علامه امینی در رامپور هند بودند، آن منطقه، پادشاهی شیعی داشت و کتابخانه خوبی هم جمع کرده بود، لذا مرحوم علامه امینی در آنجا مشغول کار برای الغدیر بودند، مدیر کتابخانه شخصی بود به نام “علی عرشی” و ایشان سنی متعصبی بود و روی خوشی به علامه نشان نمی‌داد، حاج آقا رضا فرزند مرحوم علامه امینی می‌گفت: به پدرم گفتم کار ما اینجا سخت می‌شود علامه امینی فرمودند: ما ارباب داریم و انشا الله درست می‌شود، در آن کتابخانه نسخه‌های مهمی موجود بوده و علامه از او نسخه‌ها را می‌خواهد و متصدی کتابخانه به اشتباه نسخه‌ها را به او می‌دهد، چون نسخه‌ها کهن است و اول و آخر آن افتاده است، تشخیص آن‌ها دشوار بوده علامه می‌فرمودند: این تفسیر سفیان ثوری نیست و اشتباه داده‌ای و آقای «عرشی» می‌گفته: تا حالا که بوده و دوباره بررسی می‌کنند و همین‌طور ماجرا ادامه پیدا می‌کند و علامه کتاب‌های دیگری می‌طلبند و نوعاً آقای عرشی در تشخیص کتاب‌ها اشتباه می‌کند، ولی علامه کتاب شناس بوده‌اند تا اینکه «علی عرشی» در مقابل علامه خضوع می‌کند و منقلب می‌شود و می‌گوید: هر خدمتی بتوانم به شما می‌کنم.
علامه گفته بود، چند ساعت می‌توان در اینجا مطالعه کرد او گفته بود: شش ساعت و علامه گفته بود من می‌خواهم روزی ۱۴ ساعت در اینجا باشم و او هم می‌پذیرد و می‌گوید؛ من کسی را موظف می‌کنم در را برای شما باز کند علامه می‌گوید: وقتی فردا به کتابخانه آمدم و در زدم دیدم خود او در را باز کرد و من گفتم دلم می‌خواهد کسی را که قرار است بماند و در را باز کند ببینم و او گفته بود: خودم در خدمت شما هستم و این‌گونه کوتاه آمد.

اینجا تحویل بدهم یا نجف

از داستان‌هایی که پدرم نقل می‌کرد، این بود که علامه برای چاپ الغدیر نیازمند کاغذ بود و بعد از جنگ جهانی کاغذ بسیار کم شده بود و به سختی تهیه می‌شد، علامه به بغداد می‌رود و به شیخ محمد رضا مظفر می‌گوید: من سیصد بند کاغذ برای چاپ الغدیر می‌خواهم، مرحوم مظفر می‌گوید: برای کتاب سقیفه خودم پانزده بند کاغذ می‌خواستم، یک ماه است دوندگی می‌کنم و هنوز نتوانسته‌ام بگیرم و علامه در جواب می‌گوید: من برای الغدیر کاغذ می‌گیرم. ما ارباب داریم. به اداره‌ای که متصدی این کار بوده‌اند می‌روند و درخواست سیصد بند کاغذ می‌کند و مسئول آنجا در جواب درخواست علامه فقط می‌گوید: کاغذها را اینجا تحویل بدهم یا نجف؟ مسئولین مافوق بعداً آن شخص را مورد سرزنش قرار می‌دهند که چطور بدون هیچ تعریف و برنامه‌ای شما به یک نفر سیصد بند کاغذ داده‌اید؟ او گفته بود به قدری هیبت این شخص مرا گرفت که هر چه او دستور می‌داد من انجام می‌دادم. این‌ها نبود مگر به خاطر گره خوردن کار علامه با امیر المومنین (ع).

 

عنایت امیرالمؤمنین(ع) به علامه امینی

حجت‌الاسلام شیخ آصفی از حجت‌الاسلام شیخ محمد نوری که در کتابخانه نجف اشرف ملازم علامه امینی بود، نقل می‌کند که علامه امینی می‌فرمود: یک شب جمعه زائر حرم حضرت امیر المؤمنین(ع) شدم، مشغول زیارت و دعا بودم و از خدا می‌خواستم به خاطر حضرت علی(ع) کتاب «درر السمطین» که در آن زمان کمیاب بود و در تکمیل مباحث کتاب الغدیر نیاز داشتم را برایم مهیا کند.

در این زمان یک عرب دهاتی برای زیارت حضرت مشرف شد، و از حضرت می‌خواست که حاجت او را برآورده کند و گاوش را که مریض بود شفا دهد.

یک هفته گذشت و من کتاب را پیدا نکردم، بعد از یک هفته دوباره برای زیارت مشرف شدم. از حُسن اتفاق، وقتی که مشغول زیارت بودم، دیدم همان مرد دهاتی به حرم مشرف شد و از حضرت تشکر می‌نمود که حاجت او را برآورده کرده. وقتی من کلام آن مرد را شنیدم محزون شدم چون دیدم امام(ع) حاجت او را برآورده کرده بود، ولی حاجت مرا برآورده نکرده است.

خطاب به حضرت گفتم: جواب این مرد دهاتی را دادی و حاجتش را برآورده کردی! و من مدتی است متوسل می‌شوم به خدا و شما را شفیع قرار می‌دهم که آن کتاب را برای من مهیا کنید ولی آن کتاب مهیا نشده آیا من کتاب را برای خودم می‌خواهم؟ یا به خاطر کتاب شما الغدیر؟ گریه کردم، از حرم بیرون آمدم آن شب از ناراحتی چیزی نخوردم و خوابیدم.

در عالم خواب دیدم به خدمت حضرت امیر(ع) مشرف شده‌ام، حضرت به من فرمود: آن مرد ضعیف الایمان بود و نمی‌توانست صبر کند. از خواب بیدار شدم و صبح سرسفره بودم که در زده شد. در را باز کردم، دیدم همسایه‌ای که شغلش بنایی بود داخل شد و سلام کرد، ‌سپس گفت: من خانه جدیدی خریده‌ام که بزرگتر از این خانه است و بیشتر اساس خانه را به آنجا انتقال داده‌ام، این کتاب را در گوشه خانه پیدا کردم، همسرم گفت: این کتاب به درد شما نمی‌خورد و شما آن را نمی‌خوانی آن را به همسایه‌مان شیخ عبدالحسین امینی هدیه کن شاید او استفاده کند. کتاب را گرفتم و غبارش را پاک کردم، دیدم همان کتاب خطی «درر السمطین» است که دنبالش بودم.

 

غدير در كلام امام خميني(ره)

 

امروز که روز عید غدیر است، از بزرگ‌ترین اعیاد مذهبی است. این عید، عیدی است که مال مستضعفان است، عید محرومان است، عید مظلومان جهان است، عیدی است که خدای تبارک و تعالی به وسیله رسول اکرم صلی الله علیه و آله برای اجرای مقاصد الهی و ادامه تبلیغات و ادامه راه انبیا، حضرت امیر علیه السلام را منصوب فرمودند.

 

روز عيد غدير روزي است كه پيامبر اكرم (ص) طبقه حكومت را معين فرمودند و الگوي حكومت اسلامي را تا آخر تعيين فرمودند.”صحيفه نور ج۳ ص ۱۹۷”

 

ارزش غدير براي آن است كه با اقامه ولايت يعني با رسيدن حكومت به دست صاحب حق همه اين مسائل حل مي شود همه انحرافات از بين مي رود. ” صحيفه نور ج ۱۰ ص ۱۷۴”

 

غدير علي را نساخت علي سبب پيدايش غدير شد. غدير منحصر به آن زمان نيست غدير در همه اعصار بايد باشد و روشي كه حضرت امير پيش گرفته است بايد روش ملت ها و دست اندركاران باشد. ” صحيفه نور ج۲۰ ص ۲۸

 

در دعاي غدير مي خوانيم : الحمد الله الذي جعلني من المتمسكين بولايه، نه تمسك به محبت. ” صحيفه نور ج ۱۸  ۱۲۶

 

پيام غدير، ولايت و حکومت 

 

من درباره شخصيت حضرت امير(ع) چه مي توانم بگويم و کي چه مي تواند بگويد. ابعاد مختلفه اي که اين شخصيت بزرگ دارد، به گفت و گوي ماها و به سنجش بشري در نمي آيد. کسي که انسان کامل است و مظهر جميع اسماء و صفات حق تعالي است، ابعادش به حسب اسماء حق تعالي بايد هزار باشد و ما از عهده بيان حتّي يکي اش نمي توانيم برآييم. اين شخصيت که جامع تضاد است، امور متضاده در او جمع است، کسي نمي تواند در حول و حوش او سخن بگويد؛ از اين جهت، من در اين موضوع بهتر مي دانم، که ساکت باشم. لکن مسئله اي را که بهتراست ما بگوييم، انحرافاتي است که براي ملت ها و خصوصاً براي شيعيان اين حضرت پيش آمده است در طول تاريخ و دست هايي که اين انحرافات را از اول به وجود آورده اندو توطئه هايي که بوده است در طول تاريخ و اخيراً در اين سال هاي اخير، سده هاي اخيرپيش آمده است، آن ها را عرض کنم.

 

مسئله غدير،مسئله اي نيست که بنفسه براي حضرت امير(ع) يک مسئله اي پيش بياورد، حضرت امير مسئله غدير را ايجاد کرده است. آن وجد شريف که منبع همه جهات بوده است، موجب اين شده است که غدير پيش بيايد. غدير براي حضرت امير(ع) ارزش ندارد؛ آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غديرآمده است. خداي تبارک و تعالي که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول الله کسي نيست که بتواند عدالت را به آن طوري که بايد انجام بدهد، آن طوري که دلخواه است انجام بدهد. مأمور مي کند رسول الله را که اين شخص را که قدرت اين معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ايجاد کند و يک حکومت الهي داشته باشد، اين را نصب کن. نصب حضرت امير به خلافت اين طور نيست که از مقامات معنوي حضرت باشد؛ مقامات معنوي حضرت و مقامات جامع او اين است که غدير پيدا بشود.

 

و اين که در روايات ما از آن زمان تا حالا اين غدير آن قدرازش تجليل کرده اند، نه از باب اين که حکومت يک مسئله اي است، حکومت آن است که حضرت امير به ابن عباس مي گويد که به «قدراين کفش بي قيمت هم پيش من نيست» آن که هست اقامه عدل است. آن چيزي که حضرت امير(ع) و اولاد او مي توانستند درصورتي که فرصت بهشان بدهند، اقامه عدل را به طوري که خداي تبارک و تعالي رضا داد، انجام بدهند، اين ها هستند، لکن فرصت نيافتند. زنده نگه داشتن اين عيد، نه براي اين است که چراغاني بشود و قصيده خواني بشود و مداحي بشود، اين ها خوب است، اما مسئله اين نيست. مسئله اين است که ياد بدهند که غدير منحصر به آن زمان نيست. غدير در همه اعصار بايد باشد و روشي که حضرت امير(ع) در اين حکومت پيش گرفته است بايد روش ملت ها و دست اندرکاران باشد. قضيه غدير، قضيه جعل حکومت است، اين است که قابل نصب است و الا مقامات معنوي قابل نصب نيست. يک چيزي نيست که با نصب آن مقام پيدا بشود؛ لکن آن مقامات معنوي که بوده است و آن جمعيتي که براي آن بزرگوار بوده است، اسباب اين شده است که او را به حکومت نصب کنند و لهذا، مي بينيم که در عرص صوم و صلوة و امثال اين ها مي آورد و ولايت مجري اين هاست. ولايتي که در حديث غدير است به معناي حکومت است، نه به معناي مقام معنوي. و حضرت امير (ع) را همان طوري که من راجع به قرآن عرض کردم که قرآن -در روايات است اين- نازل شده است به منازل مختلف، کلياتش سبع و الي سبعين و الي زيادتر، تا حالا رسيده است به دست ماها به صورت يک مکتوب، حضرت امير هم اين طوراست. رسول خدا هم اين طور است. مراحل طي شده است، تنزل پيدا کرده است. از وجود مطلق تنزل پيدا کرده است، از وجود جامع تنزل پيدا کرده است و آمده است پايين تا رسيده است به عالم طبيعت، در عالم طبيعت اين وجودمقدس و آن وجود مقدس و اولياي بزرگ خدا. بنابراين، اين که حديث غدير را ما حساب کنيم که مي خواهد يک معنويتي را براي حضرت امير يا يک شأني براي حضرت امير(ع) درست کند، نيست. حضرت امير است که غدير را به وجود آورده است، مقام شامخ اوست که اسباب اين شده است که خداي تبارک و تعالي او را حاکم قرار بدهد.

 

(صحيفه امام، ج۲۰، صص ۱۱۱-۱۱۳)

 

ارزش مولا علی(ع)

 

حضرت امام خمینی رحمه الله معتقد بود که بزرگیِ عید غدیر، از وجود با برکت علی علیه السلام است و می‌فرمود: «مسئله غدیر، مسئله‌ای نیست که بنفسه برای حضرت امیر یک مسئله ای پیش بیاورد؛ حضرت امیر مسئله غدیر را ایجاد کرده است.

 

آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر برای ایشان ارزش ندارد؛ آنکه ارزش دارد، خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است. خدای تبارک و تعالی که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول اللّه کسی نیست که [آنچه] دلخواه است انجام بدهد، مأمور می‌کند رسول اللّه را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهی داشته باشد، این را نصب کن.

 

غدير در كلام رهبر انقلاب

 

در زير بخشي از بيانات رهبر انقلاب پيرامون عيد غدير آورده شده است.

 

عيدالله ‌الاكبر 

 

غدير در آثار اسلامي ما به “عيدالله‌الاكبر “، “يوم العهد المعهود ” و “يوم الميثاق المأخوذ ” تعبير شده است. اين تعبيرات كه نشان دهنده‌ي تأكيد و اهتمامي خاص به اين روز شريف است، خصوصيتش در مسأله‌ي ولايت است. آن عاملي كه در اسلام ضامن اجراي احكام است، حكومت اسلامي و حاكميت احكام قرآن است، والا اگر آحاد مردم، ايمان و عقيده و عمل شخصي داشته باشند، ليكن حاكميت -چه در مرحله‌ي قانونگذاري و چه در مرحله‌ي اجرا – در دست ديگران باشد، تحقق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن ديگران بستگي دارد.

 

اگر آنها افراد بي‌انصافي بودند، مسلمانان همان وضعي را پيدا مي‌كنند كه شما امروز در كوزوو، ديروز در بوسني و هرزگوين، ديروز و امروز در فلسطين و در جاهاي ديگر شاهدش بوده‌ايد و هستيد – ما هم در ايران مسلمان عريق و عميق خودمان، سالهاي متمادي همين را مشاهده مي‌كرديم – اما چنانچه حكام، قدري با انصاف باشند، اجازه خواهند داد كه اين مسلمانان به قدر دايره‌ي خانه‌ي خودشان – يا حداكثر ارتباطات محله‌اي – چيزهايي از اسلام را رعايت كنند؛ ولي اسلام نخواهد بود! (بيانات به‌مناسبت عيد سعيد غدير ۱۶ / ۰۱ / ۱۳۷۸)

 

اگر تخلف نمي‌شد… 

 

امروز ما و جامعه‌ي بشري، همچنان در دوران نيازهاي ابتدايي بشري قرار داريم. در دنيا گرسنگي هست، تبعيض هست – كم هم نيست؛ بلكه گسترده است، به يك جا هم تعلق ندارد؛ بلكه همه جا هست – زورگويي هست، ولايت نابحق انسان‌ها بر انسان‌ها هست؛ همان چيزهايي كه چهار هزار سال پيش، دو هزار سال پيش به شكل‌هاي ديگري وجود داشته است. امروز هم بشر گرفتار همين چيزهاست و فقط رنگ‌ها عوض شده است. “غدير ” شروع آن روندي بود كه مي‌توانست بشر را از اين مرحله خارج كند و به يك مرحله‌ي ديگري وارد كند. آن وقت نيازهاي لطيف‌تر و برتري، و خواهش‌ها و عشق‌هاي به مراتب بالاتري، چالش اصلي بشر را تشكيل مي‌داد.

 

راه پيشرفت بشر كه بسته نيست! ممكن است هزارها سال يا ميليون‌ها سال ديگر بشريت عمر كند؛ هر چه عمر كند، پيوسته پيشرفت خواهد داشت. منتها امروز پايه‌هاي اصلي خراب است؛ اين پايه‌ها را پيغمبر اسلام بنيانگزاري كرد و براي حفاظت از آن، مسأله‌ي وصايت و نيابت را قرار داد؛ اما تخلف شد. اگر تخلف نمي‌شد، چيز ديگري پيش مي‌آمد. “غدير ” اين است. در طول دوران دويست‌وپنجاه ساله‌ي زندگي ائمه (عليهم‌السلام) – كه عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پيغمبر تا زمان وفات حضرت عسكري، دويست‌وپنجاه سال است – هر وقت ائمه توانسته‌اند و خودشان را آماده كرده‌اند تا اين‌كه به همان مسيري كه پيغمبر پيش‌بيني كرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است ديگر. حالا ماها در اين برهه‌ي از زمان، به ميدان آمده‌ايم و همتي هست به فضل و توفيق الهي و ان‌شاءالله كه به بهترين وجهي ادامه پيدا كند. (ديدار اساتيد و دانشجويان دانشگاه امام صادق(عليه‌السلام) ۹ / ۱۰ / ۱۳۸۴)

 

نبايد طرح مسأله غدير به جدايي مسلمان‌ها بينجامد 

 

مرحوم آقاي مطهري(رضوان‌الله‌عليه) مقاله‌اي به نام “الغدير و وحدت اسلامي ” دارد؛ ايشان در آن، اين مسأله را تبيين مي‌كند كه، طرح مسأله‌ي غدير، چطور مي‌تواند وسيله‌اي باشد براي نزديك كردن دل‌هاي مسلمان‌ها به همديگر. مرحوم علامه‌ي اميني هم عقيده‌ي شيعه را در “الغدير ” اثبات كرده است؛ اما كتاب، بيان، لحن، سليقه و شيوه‌ي برخورد او با مسأله، طوري است كه همه‌ي مسلمين را جذب مي‌كند.

 

شما تقريظهايي را كه مسلمانان مصر، شام و ديگر نقاط دنيا بر كتاب ايشان نوشته‌اند، ببينيد! ما بايد توجه داشته باشيم كه نوع طرح مسأله، طوري نباشد كه به جدايي مسلمان‌ها بينجامد؛ اين خيلي مهم است.

 

الان جمعيت انبوهي از مسلمانان دنيا به مكتب و مذهب ما معتقدند و در دنيا هم آبرومندند. هم جمهوري اسلامي در ايران و هم شيعيان در هر نقطه‌اي كه هستند، مردم آبرومندي هستند و در عراق، لبنان و جاهاي ديگر، مسلمان‌ها به وجود اينها افتخار مي‌كنند. بنابراين بايد مراقب باشيم كه مسأله را طوري طرح كنيم كه هم‌عقيده‌هاي خودمان ناراحت نشوند. البته بايد عقيده‌ي خودمان را بيان و آن را تثبيت كنيم؛ اما اشتباهات و خطاها را هم برطرف كنيم. (۱۴ / ۰۹ / ۱۳۸۴)

 

 

برچسب ها :

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

گالری تصاویر

آخرین اخبار

تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب تابناك وب